گفتوگوی قدس با زهرا قدیانی نویسنده کتاب «دو جان»؛ یک عاشقانه مادرانه
تاریخ انتشار: ۱۳ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۲۴۷۳۴۳
این در حالی است که بارداری بخش مهم، عمیق و تأثیرگذار از تجربه زیست زنان است. همراهی نیاز است که کمک کند این روایتها، با تمام حسها و دریافتهای زنانهاش، از عمق روح و روان زن بیرون بجهد و متولد شود و در این لحظه است که میبینیم مسئله تنها زنانه نیست و به انسان مربوط میشود.
در صفحه امروز با نویسنده کتابی گفتوگو کردهایم که در ۲۰روایت به فرایند بارداری پرداخته و این مسئله را از ابعاد مختلف بررسی کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چه شد که در نخستین قدم مسیر نویسندگی به روایتنویسی روی آوردید آن هم در مورد موضوعی که خاص زنان است؟
من ۱۶ سال پیش از شروع نوشتن این کتاب، روزنامهنگار بودم و گزارشنویسی و روایتنویسی را کاملاً میشناسم و در این زمینه تجربیاتی داشتم. وقتی خواستم کتاب را شروع کنم فرزند دومم را باردار بودم. از آنجا که تجربه زیسته در روایتنویسی و البته هر نوع ادبی دیگر مهم است و ارتباط و دسترسی به خانمهایی که در این برهه از زندگی هستند و یا بارداری را از سر گذراندهاند، داشتم تصمیم گرفتم روی این موضوع کار کنم.
در سال ۹۷ که من مشغول نوشتن این کتاب بودم، کتابی که مختص بارداری باشد و نوعی مستندنگاری و روایتنویسی از این دوران باشد منتشر نشده بود اکنون هم کتابی که دقیقاً روی این دوران متمرکز باشد نداریم اما آن زمان اصلاً نداشتیم؛ خلاصه اینکه بکر بودن موضوع و دسترسی به سوژهها موجب شد این موضوع را بنویسم.
مسئله بارداری به دلیل سیاستهای اعمال شده رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است. از این منظر با چه بازخوردی از سوی جامعه مخاطب مواجه شدید؟
بازخوردهای خوبی از کتاب گرفتم. هدف من از نوشتن کتاب بدست آوردن نوعی شناخت از دوران بارداری و روح و روان یک زن است و اتفاقاً از آنجا که موضوع بارداری و فرزندآوری در کشور ما مورد توجه قرار گرفته این کتاب اهمیت دوچندانی پیدا کرده است.
با توجه به موضوع کتاب خاص «دو جان»، چه ایدهای داشتید که دایره مخاطب شما گسترده شود و نگاه جنسیتی به اثر شما وجود نداشته باشد؟ چون این کتاب برای همه است و همه باید زن را بهتر و دقیقتر از قبل بشناسند.
اتفاقاً در میان مخاطبان «دو جان» آقایان نقش قابل توجهی داشتهاند. هم به جهت اینکه موضوعی است که خیلیها را درگیر کرده و نوع بشر فارغ از جنسیت، درگیر مسئله زایش و فرزندآوری و ارتباط مادر و فرزند بوده است و هم اینکه به هر حال همه انسانهای روی زمین یا مادر میشوند یا مادری داشتهاند و یا بارداری را دیده و یا تجربه کردهاند؛ همه به نوعی درگیر این مسئله هستیم و همه ما از مادری زاده شدهایم. اگر هدف از نوشتن این کتاب شناخت زن در دوران بارداری به لحاظ روحی و فیزیولوژیک باشد، مردان به عنوان قشری هستند که در کنار زن قرار میگیرند حالا چه در نقش همسر، پدر، برادر و یا حتی فرزند. آگاهی این قشر از دوارن بارداری در نهایت به زن کمک خواهد کرد. این شناخت سبب میشود آنها به آگاهی برسند تا بدانند چه طور باید در این دوران با زن همدلی کنند.
با توجه به اینکه در حین نوشتن این روایتها باردار بودید، این تجربه زیسته در تألیف کتاب چه کمکی به شما کرد؟
باردار بودن از دو جهت به من کمک کرد؛ نخست اینکه تجربه زیسته بسیار نزدیک من بود. من در همان دوران بارداریام این اثر را نوشتم و همین به من کمک کرد اطلاعاتی که داشتم از دست نرود. من خیلی به ماجرا نزدیک بودم به مراکز پزشکی و بهداشتی رفت و آمد داشتم و با پزشکان، پرستاران، ماماها و جامعه بانوان باردار به صورت مستقیم ارتباط داشتم؛ این ارتباط به خاطر ضرورت نوشتن نبود بلکه ضرورت شخصی بود و خودم نیاز داشتم در این مراکز باشم. همه اینها من را به موضوع کتاب نزدیک میکرد. این نزدیکی بیواسطه سبب شده بود سوژهها با من احساس راحتی کنند و همین مسئله برای منِ مصاحبهکننده ارزشمند بود. خانمهای باردار به راحتی سفره دلشان را برای من باز میکردند و حرفهایشان را میزدند همین مسئله کار من را تسهیل کرد چون هم موجب میشد درک من از موقعیت آنها بالا برود و هم آنها درهای قلب، جسم و روحشان را برای من باز کنند و درونیاتشان را بگویند.
سوژهها و راویان چه طور انتخاب شدند؟ چون شما در این اثر، بارداری را از جهات مختلف بررسی کردید؛ اتفاقی طبیعی که در همه ابعاد زندگی یک زوج و حتی خانوادههایشان تأثیر مهمی میگذارد و مسیر زندگی را تغییر میدهد.
طرحی برای خودم نوشتم و بر اساس آن و جمعآوری روایتها محورهایی تعریف کردم، بر اساس محورها شروع کردم به پیدا کردن موارد و افرادی که تجربههایی داشتند. مثلاً محور اقتصاد و بارداری، تحصیل و بارداری، جنسیت جنین و فیزیولوژیک و بارداری. وقتی در جمع زنان باردار حضور داشتم سعی کردم موارد متناسب با این محورها را پیدا کنم.
برای پیدا کردن راویان چه دشواریهایی داشتید؟
چند محور بود که خیلی دوست داشتم به آنها بپردازم که نشد و جایشان هم در کتاب خالی است چون سوژهها حاضر به صحبت نشدند. مواردی مثل خانمهای باردار معتاد، مجرم و بیخانمانها که همه این گروهها قابل مطالعه بودند اما نتوانستم آنها را متقاعد کنم تا داستان بارداریشان را روایت کنند. در برخورد با بقیه موارد مشکل خاصی نداشتم چون کار روایتنویسی که انجام میدادم، میدانم بعضی افراد برونگرا هستند و راحت صحبت میکنند اما افرادی هم هستند که دیرتر ارتباط برقرار میکنند و این دسته برای تعامل و صحبت، به تلاش بیشتر نیاز دارند اما هیچ کدام اینها مشکل نبود و با تکنیکهای گفتوگو که در دانشگاه یاد گرفته بودم و تجربه سالها کار روزنامهنگاری از پس روایتها برآمدم.
روایتی بود که ظرفیت نوشتن رمان را داشته باشد و شما را وسوسه کند به آن گسترش بیشتری بدهید؟
به طور کل مستندنگاری و روایت چون خودش واقعیت را تعریف و توصیف میکند و آن را گسترش میدهد و از دل حوادث، واقعیت را بیرون میکشد و عمق میدهد خیلی میتواند دستمایه رمان و داستان قرار بگیرد. گاهی نویسندهای روایتهایی مینویسد و نویسنده بعدی از آنها استفاده میکند. گاهی هم خود نویسنده روایتی را دستمایه نوشتن داستانی بلند یا رمان قرار میدهد برای من شاید چنین اتفاقی بیفتد. چون موضوع بارداری تجربه زیسته من بوده و با توجه به گستره دادههایی که وارد ذهن من شده به شناخت زندگی و زن ایرانی کمک کرده است. روایتهایی بود که در کتاب نیامده اما در حافظه من نقش بسته که ممکن است یا در آینده دستمایه داستان شوند و یا به پرورش داستانهایی کمک کند.
در سالهای گذشته به روایتخوانی و روایتنویسی توجه خاصی شده است. به نظر شما دلیل تغییر ذائقه مخاطب و جامعه ادبی در خصوص اقبال به این گونه چیست؟
بله با رصد بازار نشر میتوانیم به وضوح ببینیم روایت، مستندنگاری و ناداستانها از سوی ناشران و جامعه مخاطب خیلی مورد توجه واقع شدهاند. این نوع ادبی به مرزهای واقعیت نزدیک میشود و در مورد نمونههای ایرانی و واقعیت جامعه ایران از این جهت اهمیتش بیشتر هم میشود چون برای ایرانیها همیشه داستان آدمها و وقایع موضوع جذابی بوده و از این جهت همیشه این ژانر مورد توجه است.
خبرنگار: خدیجه زمانیان
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: روایت نویسی تجربه زیسته روایت ها سوژه ها برای من دو جان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۴۷۳۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چگونه نوجوانان امروز را به خواندن کتابهای ایرانی علاقهمند کنیم؟/ ادبیات نوجوان در سایه غلبه ترجمه
به گزارش قدس آنلاین، این موضوعات شامل کلیات،دین، علوم اجتماعی،علوم طبیعی، علوم عملی، زبان و ادبیات میشود. در بین موضوعاتی که گفته شد، سه موضوع کودک و نوجوان، ادبیات و کمک درسی بیشترین سهم را به خود اختصاص دادهاند. ادبیات و کودک و نوجوان همیشه بیشترین تولیدات را در آمار نشر به خودشان اختصاص میدهند و گاهی ادبیات در رتبه اول و گاهی هم کودک و نوجوان این رتبه را کسب میکند. طبق آمار منتشر شده بخش زیادی از کتابهای کودک و نوجوان مربوط به ترجمه است و آثار ایرانی کم تر مورد توجه قرار میگیرد . در گزارش امروز به این موضوع پرداختیم که چگونه میتوان از بسترهای صدرنشینی کتابهای کودک و نوجوان برای توجه به نویسندگان ایرانی استفاده کرد.
غلبه آثار ترجمه تهدید نیست
هادی خورشاهیان؛ نویسنده ادبیات کودک و نوجوان خورشاهیان، معتقد است در دورهای که زندگی میکنیم نباید از کتاب انتظار آموزش داشته باشیم. او افزود: در کشور ما جمعیت قابل توجهی کودک و نوجوان هستند. این قشر از جمعیت سرمایههای آینده ما هستند. اگر عناوین کتابهای کودک و نوجوان در صدر چاپ سایر عناوین است به دلیل قشر نوجوان است که باید از این بستر استفاده شود. به گفته این نویسنده خانوادهها و مراکز فرهنگی باید به خواندن کودکان و نوجوانان جهت دهند و به آنان کمک کنند که کتابخوانی را منظم انجام دهند و کتاب مناسب سن خود را انتخاب کنند.
خورشاهیان معتقد است: بعضی از موضوعات مانند روانشناسی که متاسفانه در قالب روانشناسی زرد عرضه میشوند برای قشر کودک و نوجوان مناسب نیست. بهتر است که موضوعات روانشناسی در قالب و شعر داستان برای کودکان و نوجوانان ارایه شود.
هادی خورشاهیاننویسنده «پراگ در تبعید» در پاسخ به این پرسش چرا در میان آثار نویسندگان ایرانی با فقر ژانر مواجهیم، اظهار کرد: شاید در موضوعات جامعه شناسی و علوم اجتماعی با فقر ژانر مواجه باشیم آن هم به این دلیل که نیازی نیست برای کودکان و نوجوانان مدام از آسیبهای مختلف به صورت مستقیم صحبت کنیم اما من به عنوان کسی که 21 سال در واحد صدور مجوز کتاب کودک و نوجوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول به کار بودم و هنوز هم هستم معتقدم ما در ادبیات نوجوان و حتی کودک با مقوله فقر ژانر مواجه نیستیم.
خورشاهیان در خصوص غلبه آثار ترجمه در میان کتاب های کودک و نوجوان نسبت به آثار ایرانی و تاثیر این مساله، بیان کرد: غلبه ترجمه زمانی میتواند برای صنعت نشر تهدیدکننده باشد که همه ابزارهایی که استفاده میکنیم بومی و طبق فرهنگ ایرانی و اسلامی باشد و کودکان ما به کتابهای ترجمه و خارجی بیاورند اما زمانی که تلویزیون تماشا میکنیم و بین سریالهای ایرانیِ تکراری، سریالهای خارجی نیز دیده میشود یا وقتی 90 درصد از اخبار ما مربوط به کشورهایی مانند آمریکا است. پس کودک با این فرهنگ بیگانه نیست و میتواند خودی و غیرخودی را تمیز دهد.
این نویسند افزود: اگر کودکان فیلمها و کتابهای خارجی را میخوانند به دلیل اشتراک در موضوعات مختلفی است که جغرافیا نمیشناسد. در این خصوص نهادها و ارگانها نمیتوانند دخالت کنند و تصمیم گیرنده باشند و با بخشنامههای مختلف جلوی شروع کاری را بگیرند اما میتوانند در سخنرانیها به پاسداشت زبان فارسی و کتابخوانی اشاره کنند، کتابهای خوب معرفی کنند،مسابقه برگزار کنند. حتی کانون پرورش فکری میتواند کتابخانههای عمومی محلهها و فرهنگسرای مختلف را تقویت کند.
کتابخوانها را تشویق کنیم
حسین فتاحی دیگر نویسنده کودک و نوجوان ترغیب کودکان و نوجوانان به خواندن آثار خارجی را تصویرگری و طراحی جلد درخشان آن آثار دانست. او گفت: بچهها هیچ پدرکشتگی با نویسندهها ندارند آنها فقط به سمت کتابهایی میروند که توجهشان راجلب کند. ما در زمینه مطالعه، رقیبهای بسیار جدی داریم و کودکان بیشتر جذب کتابهای ترجمه میشوند؛ زیرا نسبت به کتابهای تالیفی از زیبایی بیشتری برخوردارند. کتابهای ترجمه برای ناشران سهل الوصولتر هستند زیرا کار تصویرگری داخلی برای ناشر کار بسیار هزینهبری است. اگر برخی ناشران در کنار کارهای ترجمه، تالیف هم انجام میدهند به دلیل حفظ آبرو و وجهه فرهنگی آنها است. آنها خودشان را موظف میدانند که در زمینه تالیفات فارسی، هم خدمت و ادای دین کنند. با توجه با اینکه چاپ کتابهای تصویری بسیار گران است، اگر احساس نیاز به داشتن این کتابها میکنیم باید مشوق و تسهیلاتی را برای ناشران درنظر بگیریم. کتابی که خانواده تا چند سال پیش با قیمت 30 هزارتومان برای فرزند خود میخرید، امروز باید آن را با قیمت 300 هزارتومان بخرد و طبیعی است که از پس مخارج آن برنیاید.
حسین فتاحیفتاحی یادآور شد: اگر بخواهیم مطالب علمی، ریاضی، تاریخی و... برای کودک و نوجوان تولیدکنیم، باید در قالب داستان طراحی شود. بچهها باید از دل یک داستان به اطلاعات مفید دست یابند و قهرمان خود را انتخاب کنند. لازمه انجام این کار داشتن برنامه، تیم همراه و رشد فرهنگی است. اکثرا کتابهایی که به صورت تیمی طراحی شده، کتابهای ترجمه است و دلیلش هم این است که مترجمان مابین خود مدیریت درست را پذیرفتهاند. یک داستان خوب کودک باید حدودا ۴۰۰ تا ۵۰۰کلمه باشد زیرا مغز کودکان مانند بزرگسالان قادر به پردازش اطلاعات طولانی و پیچیده نیست. شخصیتهای داستانهای کودکانه همچنین باید با سایر شخصیتهای قابل تشخیص برای کودکان مانند دوستان، خانواده، معلمان، همکلاسیها و دیگران رابطه داشته باشند. درواقع ارتباطات باید نقش پررنگی در قصههای کودکانه داشته باشد.
وی در خصوص اینکه برنامه مدونی برای مطالعه از طرف سازمانها و نهادهای فرهنگی نداریم، افزود: زمانی که ناشران کار میکنند، نهادها باید کاغذ و سیستم فروششان را تامین کنند. اگر ما به دنبال رشد معقول و منطقی برای پیشرفت مطالعه هستیم باید برنامه ریزی دقیق انجام دهیم. ما نیاز داریم میزان مطالعه، چاپ کتاب و کمبودها در کتابها از نظر مضمون، موضوع و گروه سنی را بررسی کنیم و به سمع مسئولین برسانیم. همچنین تشویقهایی را برای کتابخوانان درنظر بگیریم. اگر این روند را پیش بگیریم تا 10 سال آینده میتوانیم به نقطهای که ضرورت جامعه هست، برسیم.
تولید کتابهای رنگی را جدی بگیریم
سپیده خلیلی، نویسنده و مترجم در خصوص غلبه آثار ترجمه در ادبیات کودک و نوجوان گفت: مسلما این برتری، خوب نیست اما هر ناشری ترجیح میدهد کتابی را در ایران چاپ کند که قبلا امتحانش را پس داده باشد. بسیاری از موارد ترجمه با فرهنگ ما یکسان نیست و تولید کتابهای چهار رنگ توسط نویسندگان در حال از بین رفتن است. ای کاش وزارت ارشاد بودجهای را به تولید کتابهای چهار رنگ تالیفی اختصاص دهد تا نویسندگان بتوانند در موضوعات مختلف نوشتههای خود را منتشر کنند و کودکان ایرانی با فرهنگ ایرانی بزرگ شوند.
سپیده خلیلیاین نویسنده و مترجم کتاب در خصوص مشکلات کتابهای ترجمه در ایران گفت: در بسیاری از موارد یا مترجم متوجه متن اصلی داستان نمیشود یا به دلیل محدودیتهایی که وجود دارد، مجبور است بعضی از قسمتهای داستان را حذف کند. در حال حاضر مسابقه بین ناشرانی که چاپ اول کتابهایشان در خارج از کشور معروف شده، برقرار است. ناشران به دلیل اینکه نفر اولی شوند که مجوز چاپ میگیرند، هر فصل از کتابشان را به دست مترجمهای مختلف میسپارند. این حرکت ناشران و انتخاب واژههای نامناسب توسط مترجمان، بسیار به مقوله ترجمه در ایران آسیب میرساند؛ زیرا هر واژه در ترجمه، وزن و معنی خاص خود را دارد و گاها مترجمان معنی نادرست از یک واژه را انتخاب میکنند.
او همچنین یادآور شد: در حال حاضر در شرایطی هستیم که مردم کتاب نمیخرند و مسلما اگر آنها نخواهند و نتوانند کتاب بخرند، جانشین دیگری برای کتاب پیدا میشود. مکانهای عمومی مانند نهاد کتابخانهها و حتی کانون پرورش فکری میتوانند به کتابهای تالیفی برای کتاب خوان شدن کودکان و نوجوانان بیشتر بها دهند.
محدثه رضایی